20 کلمه کاربردی در آموزش مکالمه تجاری زبان انگلیسی

20 کلمه کاربردی در آموزش مکالمه تجاری زبان انگلیسی شامل چه نکاتی است؟ در پست آموزشی رایگان امروز علاوه بر معرفی واژگان تجاری، نقشهای دستوری کلمات به همراه مثالهای بسیار عالی نیز ارایه میشود. اگر دوست دارید آموزش مکالمه تجاری زبان انگلیسی را کاملتر فراگیرید با مدیریت طلوع کمبریج تماس بگیرید. ما کلاسهای ویژه با شرایط استثنایی را به شما معرفی میکنیم.
20 کلمه کاربردی در آموزش مکالمه تجاری انگلیسی
20 کلمه کاربردی در آموزش مکالمه تجاری انگلیسی مختص زبان آموزان شاغل است. اگر قرار است به کشور خارجی مهاجرت کنید؟ یا در محیط انگلیسی مشغول به کار شوید. حتما نیاز دارید با مکالمات کاربردی تجاری در زبان انگلیسی آشنا شوید. البته بهتر است اضافه کنم، جملات انگلیسی در مصاحبه شغلی و تجاری نیز در این زمینه کمک میکند. پس درس امروز تحت عنوان 20 کلمه کاربردی در آموزش مکالمه تجاری زبان انگلیسی را از دست ندهید. زیرا با کلی جمله و واژه کاربردی آشنا میشوید.
Facilitate فعل
تسهیل کردن
A facilitator is the person whose job is to facilitate.
تسهیلگر کسی است که شغلش تسهیل کردن است.
Coordinate فعل
هماهنگ کردن
a coordinator اسم
هماهنگ کننده، گرداننده
Sample sentence: “We need someone to coordinate the conference call with our business partners in Europe and Asia.”
ما نیاز به شخصی داریم که تلفنهای کنفرانس را با شرکای تجاری ما در اروپا و آسیا هماهنگ کند.
Prioritize فعل
الویت قرار دادن
priority اسم
الویت
Sample sentence: “I have eight emails waiting in my inbox. Let me prioritize which ones I should answer first.”
مثال: من 8 ایمیل در اینباکسم دارم. لطفا اجازه دهید ببینم کدامیک الویت دارد.
Schedule فعل
برنامهریزی کردن
Sample sentence: “Peter’s stuck in a traffic jam. We may run into scheduling problems if we can’t confirm what time he’ll be at the office for the meeting.”
مثال: پیتر در ترافیک گیر کرده است. ما ممکن است که مشکلات در برنامهریزی پیدا کنیم اگر ما نتوانیم تایید کنیم که چه زمانی در دفتر برای جلسه او خواهد بود.
Process فعل
پردازش کردن
processing اسم
پردازش، فرایند
Sample sentence: “You may submit your business loan application today. Processing usually takes up to two to three weeks.”
مثال: شما ممکن است که درخواستنامه وام تجاری خود را امروز ارائه دهید. فرایند معمولا 2 تا 3 هفته طول میکشد.
Motivate فعل
انگیزه دادن
Sample sentence: “George doesn’t seem to be putting in much effort lately. It’s time his sales manager steps in and motivates him to meet his quota.”
مثال: به نظر نمیآید که جورج اخیرا تلاشی کرده باشد. زمانش رسیده که مدیر فروش قدم بگذارد و به انگیزه دهد تا سهمیهاش را بداند.
Collaborate فعل
همکاری کردن
Sample sentence: “Higher management wants us to collaborate with our partners in Britain to develop a better product.”
مثال: مدیر مافوق میخواهد که ما با شرکای خود در بریتانیا برای ارتقا در تولید بیشتر همکاری کنیم.
Supervise فعل
نظارت کردن. سوپر وایزری کردن
supervisory صفت
سوپروایزری، سرپرستی
Sample sentence: “The contractor will be in later to supervise the office remodeling.”
مثال: بعدا
پیمانکار بر تعییر مدل دفتر نظارت خواهد کرد.
Document
مدرک
documentation اسم
Sample sentence: “I think you should read the document carefully before signing it.”
مثال: من فکر میکنم شما باید قبل از امضا کردن مدرک، باید بادقت آن را بخوانید.
Budget اسم
بودجه
Sample sentence: “If you’re organizing a year-end office party, you’ll have to work out a budget for it.”
مثال: اگر شما بخواهید مهمانی پایان سال دفتر را بگیرد، برای بودجه آن را باید در نظر بگیرید.
Negotiate فعل
مذاکره کردن
negotiation اسم
مذاکره
Sample sentence: “After a week of negotiation, we still can’t agree on the terms of the contract.”
مثال: پس از یک هفته مذاکره، ما هنوز در مورد شرایط قرارداد به توافق نرسیدیم.
Implement فعل
اجرا کردن
Sample sentence: “We’re now ready to implement security measures that we hope will make this office building a safer place for our employees.”
مثال: ما آمادهایم تا اقدامات امنیتی را اجرا کنیم به این امید که ساختمان دفتر کار یک جای امنتری برای کارمندان ما تبدیل شود.
Communicate فعل
ارتباط برقرار کردن
communication اسم
ارتباط
Sample sentence: “Due to the lack of communication, we don’t have all the facts we need.”
مثال: بخاطر کمبود ارتباط، ما به همه حقایقی که نیاز داریم، دسترسی نداریم.
Recruit فعل
استخدام کردن
Sample sentence: “After securing this deal, we had to recruit more managers to head the projects.”
مثال: پس از ایمن کردن این معامله، ما مجبوریم مدیران بیشتری را برای نظارت این پروژهها استخدام کنیم.
سخن آخر
در مرکز آموزش خصوصی زبان طلوع کمبریج، ما خواستار ایجاد حس خوب یادگیری زبان در زبان آموزان خود هستیم. آموزش رایگان زبان آنلاین قابل دسترس همه زبان آموزان و کاربران عزیز است.
قابل توجه زبان آموزان تهرانی !! علاوه بر دریافت خدمات رایگان آنلاین، کلاسهای خصوصی طلوع کمبریج در محل کار یا منزل زبان آموزان برگزار میشود. مدیریت آموزشی در طول دوره نظارت مستقیم بر نحوه یادگیری و آموزشها دارد. برای اینکه از پکیجهای تخفیف ویژه باخبر شوید، فرصت را از دست ندهید و با شمارههای روی صفحه تماس بگیرید.
یادگیری زبان دنیای شما را تغییر میدهد.
A new language is a new life ,so it would be a good idea to change your life for the better
برای شرکت در کلاسهای آموزش خصوصی زبان انگلیسی و فرانسه با ما تماس بگیرید